بيك آباد

ساخت وبلاگ
إیکی إیکی نه گَلَه گَلَه نوشته : محمد رضا بلابادیون زومونه سخت بی، نه نفت وافِر یایی وَ بی، نه گاز بی، نه برق بی،تو بندی کوهَسونُ دی یا وَ چارتا هیزوم و کوراک و قیچ سَوزی گرتا ،دی جی زیمسون از ناچاری وِروشی کِنتو بِری در وازه شی تارتُ اُراشن.حسنی بِری کیه اش تاک بی، عیال وار جی بی ، مِردی نازی بی،خُی هیمه کایه شوخیش کَ،یه رو هیزوم وِری گیره تاره شهر بری دروازه ،چن تا پیره مِرد سینی دیفال تو اُفتو هَنیگیشته بوین، ایکیش واجهاوواج تا ایوینم تو کوهَسّونی شوما وَجی قورومساق هِن ،باقیه جی خِندِن .حسنی یه فکری کیره واجه :ها ،هِن، اما ایکی ایکی ،نه گله گله ،.ترجمه : اوضاع و احوال خوبی نبود و مواد سوختی کم بوداز کوهستانها بوته بیابانی را می کندند و در بازار شهرها می فروختندحسنی مردی آبرو دار، عیالوار و شوخ طبع بود .روزی از ایام که بار هیزم آورده بود تا بفرشد چند نفر از شهرنشینان را دید که سینه آفتاب گیر دیوار نشسته اند.یکی از آنها به حسنی گفت :بگو ببینم کوهستان شما آدم قرمساق هم پیدا می شود؟حسنی شوخ طبع هم گفت :پیدا میشود اما یکی یکی، نه دسته دسته! بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت: 15:41

مَش إسْمَل نوشته : محمود آسایش مَشْ إسمَلْ از کوهَسُّون یومَه نایین گو خیرید کیرَه. إیشی تو بازار، إیکی از آشناشُش إیدی ، حال و احوالُشی کَه، آشنائه گو نومُش حاج روضا بی وِ مَش إسملُشْ واتْ چه خیبِر؟ مَش إسمَل شووات ، خیبر گو سلامتی ، آمّا باوِر ناکیری حاجی، هیزی أُوشویی باغ گو أُوْ إنجی، بِرُمْ گو تاکْ نا میدی صدتا تورَه تو باغ وَ هِنْ. حاج روضا شوات چه واجی إسمَل، تو کُلّی آبادی وَ دِه تا تورَه دی نانیشَّه. یَهو صدتاشْ أوشوین تو باغی تو؟ راسُّش أُوواج چن تا تورَه بویِنْ. إسمَل شوات أُسمی متَّه وِ خشخاش نَنِه . کی هَشْدا کی هَشْ گیرفت. یَه هَفْ هِشْ تا بویِنْ. حاج روضا شوات إسْمَل أرواح پِیُوت أوواج خوی چَشاتْ چِن تا تورَه دی؟ إسمل شوات دَس وگیر أُسمی گو راسُّشُتْ وا یَه مَلوم إیدی. حاج روضا شوات آدمی گو از صدتا تورَه یَه وِ یه ملو، دیش جی باوِر نابوکَه . إسمَل شوات : جِهندِم. اصلِن یه مُشْ بی راضی وَ بویی؟ ترجمه :مشهدی اسماعیل از کوهستان آمد نایین خرید کند. رفت داخل بازار ، یکی از آشناهایش را دید. حال و احوالی کرد ، فرد آشنا که نامش حاج رضا بود به مشهدی اسماعیل گفت : چه خبر؟ مشهدی اسماعیل : خبر سلامتی . اما باور نمی کنی حاجی ، دیروز رفتم باغ آبیاری، در را که باز کردم دیدم صدتا شغال توی باغ بودند. حاج رضا گفت چه می گویی اسماعیل ؟ تو کل آبادی ده تا شغال پیدا نمی شود، یک دفعه صدتا رفتند توی باغ تو؟ راستش را بگو چند تا شغال بودند؟ اسماعیل گفت : حالا مته به خشخاش نگذار، کی داد و کی گرفت ، یک هفت هشت تایی بودند. حاج رضا گفت اسماعیل به روح پدرت بگو با چشمانت چند تا شغال دیدی؟ اسماعیل گفت دست بردار، حالا که راستش را می خواهی یک گربه دید بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 53 تاريخ : چهارشنبه 17 آبان 1402 ساعت: 12:59

داستان هادی 1 علی وِ مایُش سکینَه شوات: ما می إنجومْ وا! سکینه شوات: چِند سالُ دارِم وِت واجِم، واجی نَمْوآ ! اُسمِه چی گِرتایَه؟ علی شُوات: عاشق گِرتایی ! سکینه وِ اکبِر واجَه : إیوین پورَت چِه واجَه! واجَه عاشِق گِرتایَه ! اکبِر شوات: چِه کَکَه خوریایی توییِ شیر بیرِنجْ توآ اِنجو هَگیری؟ سکینه شوات: اُسمِه کی هو؟ علی شوات: دُتویی مَمَد ، سکینه شوات: کُم ممد؟ شوات ممد پِشت وارَه ، اکبر شوات: عاشقی کی جی گِرتایی، آدِم قحطی بی؟ علی: میگِر چِشو ؟ سکینه: اُنوت نَتْ شَواگیرِفت!علی: چورا؟ سکینه: چون تو خوی اُن خو و بیاری روضایی یید.علی: یعنی تو اُنوتْ شیر دایَه ؟سکینه: نهعلی: پس می شیری مایی اُنومْ خارتَه؟ سکینه باز جی شوات نه ، علی گو گیج گِرتایَه بی شُوات: پس چوطوری گِرتَایه !؟سکینه شوات: ۶ماه بعد إز دی گو توم أُوزانا ، باغاجَتْ دلُش درد اوسَّه گو می مجبوری گِرتی خویُش یک رو إیشی شهر، شینیِم دکتر، أُو رو تُمْ هَسپارتْ وِ رُبابی ، یک رو اُن وِ توش شیر دایَه، چون دُتویی ممد جی چند باری مایُش مریض بی او وِ دُتُشُ شیرُش نَشَّدا ، هَشدایَه بی وِ رُبابی بورایی دی اُنوت ناشی گیرِفت.علی حوسابی پکر گِرتا او اکبر پوزخندی شی زِی و شوات: شانسُت جی شیریو، شیر بیرِنجعلی جی شیپیا کِم نَیارَه شوات: خب دُتویی صیفِر علی چی؟ سکینه: اُن جی شیری رُبابیشْ خارتَهعلی باز شوات: دُتویی احمِد قصاب چی؟ باز سکینه شوات: اُن جی خووُتو ، علی عصبانی گِرتا و شوات: اصلِن دُتویی تو آبادی هو گو رُبابی شیرُش ندایَه بو؟اکبِر شوات: فکر وَنَکیری، تا می ویرُمو رُبابی هِر وَچَه یی تو آبادی بیرِمبَشْ کَه یا وَچه یی تو کیچَه وَشیدی، شیگِرِفت و او سینه شُش دِتو حَلقی وَچَه کَه. سکینه شوات: حرفی وِلَکی نَزِن مِرَه ، همه وا بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 10:50

زبان نایینی یکی از زبان های پارسی میانه به شمار می رود و به جز مطالعات تاریخی، این نکته را واژگانی به اثبات می رسانند که در همه آنها مشترک است. زبان های محلی ایران را باید ریشه های زبان فارسی دری به حساب آورد و دانست که اگر به این ریشه ها رسیدگی نشود زبان معیار ما آسیب خواهد دید. زبان نایینی به رغم داشتن قدمتی چندین هزار ساله، متاسفانه هنوز آنچنان که باید به شکل نوشتاری در نیامده است. در سالهای اخیر برخی شاعران اقدام به سرودن اشعاری به این زبان کرده اند، افرادی نیز کوشیده اند ضرب المثل های نایینی را گردآوری و منتشر سازند. کسانی نیز بر آن شده اند تا دستور این زبان را استخراج کنند. تجربه اخیر نشان می دهد که این زبان برای خود ساختمان دستوری منظم و قابل توجه دارد و می تواند از حالت گفتاری به نوشتاری درآید.کتاب حاضر کوششی در ادامه همین تلاش هاست. این کتاب در واقع حاصل تتبعات و کلنجارهای من با زبان مادری ام یعنی زبان نایینی با گویش حومه نیستانک است. در اینجا سعی کرده ام تا حد توان به ساختمان دستوری آن راه پیدا کنم و از آنجا به بررسی بعضی قواعد و کلید واژه هایش بپردازم. همچنین برای تفنن و آموزش به دیگران، سعی کرده ام جملاتی را به زبان نایینی برگردانده یا متونی را از این زبان به فارسی ترجمه کنم. به بعضی مفرداتش سر زده و برخی از ضرب المثل هایش را تشریح کرده ام و ... درمجموع می دانم که این کار خالی از عیب و نقص نیست. از این رو امیدوارم با همکاری و همفکری دیگر صاحب نظران آنها را برطرف کنیم. دوستانی که علاقمند به تهیه این کتاب هستند علاوه بر کتابفروشی های شهر نایین می توانند از طریق ایمیل نویسنده تماس بگیرند. آدرس ایمیل : [email protected] تا برای آنها ارسال شود. متشکرم. بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1402 ساعت: 15:09

غزلی از حافظ با ترجمه نایینی مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آیدکه ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آیداز غم هجر مکن ناله و فریاد که دوشزده‌ام فالی و فریادرسی می‌آیدزآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بسموسی آنجا به امید قبسی می‌آیدهیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیستهرکس آنجا به طریق هوسی می‌آیدکس ندانست که منزلگه معشوق کجاستاین قدر هست که بانگ جرسی می‌آیدجرعه‌ای دِه که به میخانهٔ ارباب کرمهر حریفی ز پی ملتمسی می‌آیددوست را گر سر پرسیدن بیمار غم استگو بر آن خوش که هنوزش نفسی می‌آیدخبر بلبل این باغ بپرسید که منناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آیدیار دارد سر صید دل حافظ یارانشاهبازی به شکار مگسی می‌آیدترجمه به زبان نایینی ای دل موشتُلق گو مَسیحا نیفِسی یَه إز نیفِس هایی خاشُش جی بویی کَسی یَه إز غُصه یی دوری نَکِر نالَه و قال گو هِشِّوْمی فالیم گیرِفته و فریاد رَسی یَه إز أتشی وادی أیمن فقط می خاش و خرِّم نَهی موسا داره شو أویی تا خوی یَه ألوییی پِه یَه هیشْکی نَهو گو پیشی تو کاری نَشْ دارتَه بو هِرکی أوویَّه و َ وِ هووایی هیوَسی یَه هیشْکی نَشْ زونا گو مِنزِلی معشوق کییا وَهُو دُوقده هو گو صودایی زِنگی وِ گوشْ رَسَهیَه پیالَه یی هَده گو تو میکدَه یی أربابی هِر آدمی وِ رَدّی هِم پِیاله یی خویُش یَه إگر ریفیق حالی دو بیماری غُصَه ُشْ وَرَسا وِشْ واجْ گو تو خاش بو، هونوم نیفِسیشْ بری یَه خیبری بلبلی دو باغ وَرَسیدْ گو می نالَه یی وَئْرَسی گو إز قیفِسی بِری یَه رُفقا یارْ شُووا دلی حافظ شوکال إیکیرَه أُلّلویی بورا شوکالی مَجی دارَه یَه بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 23:59

اطلاعیه دوستان گرامی و مخاطبان ارجمند ، به اطلاع می رساند طبق وعده ای که کرده بودیم مطالب هشوای 3 در حال آماده سازی است. می توانم بگویم تا کنون نیمی از مطالب آن ( جمعا حدود 100 صفحه ) آماده شده است و بقیه آن را هم به مرور آماده خواهیم کرد. این کتاب نیز مانند دو کتاب قبلی مجموعه ای خواهد بود از شعر و داستان و خاطره به زبان نایینی با ترجمه فارسی . کسانی که علاقمند به همکاری و حضور نوشته ها یا مطالب شان در این مجموعه هستند خواهش می کنم زودتر مطالب شان را برای بنده ارسال کنند. مبلغی هم برای هزینه چاپ این اثر آماده شده است . اگر مطالب آماده شود مدتی در ارشاد زمان خواهد برد . از این رو ما ناگزیر هستیم زودتر مطالب را بفرستیم تا ارشاد تکلیف شان را روشن کند. چون تازگی ها رسم شده که ارشاد تهران کتاب را برای اصفهان و بعد نایین می فرستد تا تایید شود و این پروسه خودش چند ماه طول می کشد . از آنجا که پس از تایید ارشاد ما مجاز به تغییر یا اضافه کردن مطالب کتاب نیستیم باید هرچه زودتر تکلیف مطالب روشن شود. چون بعد از ارسال به ارشاد دیگر قادر به پذیرش آنها نخواهیم بود. متشکرم. بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 23:59

حاجي عبدالله ( خاطره ) حاجي عبدُالله مالي مِري خوبي بوي . خودا رَحمتُش كيرَه . مالي جي ميش وَسا . چون هِم فاميلَُش بويي هِم شاگردُش . كاري گو بيلَد نَبويي . لازم جي نبوي گو بيلَد بويي . يَه پادووَچو شي پِيا گو مي جي بويي . اَوِّلين سالي بوي گو ما خانوادگي يوميَه بويِم شهري قم . يَه رو گو حاجي يومِيَه بوي كيَه ما ، مايوم وِشُش وات . حاجي جي بوراي دو گو دِرحقّي ما كوتاهيش نَكَرتَه بو يَه مِنّتيش وِر سِري ما نا و شوات : شيويرس تا اييَه . هِمي دوجور مي گرتايي شاگردي حاجي . صبح شويي دوكّونوم تاكونا . بعد جي يَک اُو و جارويي مي كَه تا حاجي تومَي . خوي دست و ديمي شوشتَه و دست نومايي گو هيمّيشه شودارت . يَه پِرنه و شلواري مِتقاليش دارت گو هيمّيشه تيميز و سيفيد بوي . كوناري ميزي خويوش ، يَه نيمكت بوي گو تيكي قاليچَه ييش روش خُسَّه بوي و حاجي روش وَ هَنيگِشت . مثلي گو تويورت خويُش رويي فرش وَ هَنيگَه . يَه قرآني مَسَه ييش جي دارت گو رويي پاشو شونا و وِرُش خُنت . ايكي دوتا سورَه ش وِروخُنت . شوات صَدتا آيَه . وِ ميش جي وات : « نعمتي اِگِه رويي صدتا آيَه وِرخُني صاف شي تو بِهشت . هِمِه يا خودا دسُّوتي گيرَه . هِرگيري گيرِفتاري دارتَه بي خودا خويُش رَفع و رجوع كيرَه . بعد، بورايي دو گو مي سَختُم نَبو نُشونومُش دا گو چه جوري رويي صدتا آيَه وِرخُني . شوات سورَه يي واقِعَه حفظ ايكِر . دوسوره نيوَيو و شِش آيَه دارَه . سوره يي اِخلاص جي گو هِمَه بيلدن . او جي چارتا آيَه دارَه. رويي هم گرتايه شو صد تا آيَه . اِگه دو از حفظ ايكيري و هِررو ورخُني رويي صدتا آيَت ورخُنتَه . ها باريكِلّا . وِرخُن .چِن رويي شيكيشا تا مي سورَه يي واقِعَم حفظ ايكه : اِذا وَقَعَت الواقِعَه . لَيس لِوَقعَتها كاذِ بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 12:14

حکایت محمود آسایش هوفْتَه بی یَک شیری نِر شیوی دیرَختْ / غافِل إز دی گو شَه بوی وَگِرتَه بَختْ آخِر شیر گو هَمَشْ شیر نابُو / خیالُش کردَه گو شیر پیرْ نابُو خُوی خویُش شُوات گو می سلطانی / تو دی جِنگل می فَقط حُکمرانی خُووی خاشْ وَشی شیوی سایَه یی دیرَختْ / سِر رَسا یَه کویَه إز شوریی بَخت تا شیدی شُوات إیگِر تو می وینی / تیکی مَسَمْ گوشُمو داری وینی پَس خوبُ تا خُو دِرو کاری کیری / روزیگارُش می الان زار ایکیری خویْ خویُش شُوات طوناف پیچُشْ کیری / وَختی گو بِیار وَ بو گیجُش کیری طونافُش یارت و شِیبَس وِ گِلی مولُشْ / دَست و پا و یالُ و کوپال و رُونُشْ قایِم هَشْ بست گو شیر وِ رنَه ویزَه / وِ مولُش چَسبه شی دیرنَه پاکیزَه یَهو إز خَو إیپَرا شیری بیچاره / شیدی یو کارُش بی یَه چی یو چارَه غُرشُشْ کَه یو شُوات زی بیدْ زی بیدْ / وِ دادُمْ رَسید و بِندُم وَ کیرید یومَه بالایی سِرش یَه خِری پیر / وَشْ رَسا چه بِیَه گِرتایی أسیر شُووات شیر گو نه إنگارْ ای خِر/ زی بو و دَست و پامْ إز بند وَکِرْ تو إیگِر وَتْ کَه دی بِند إز پایی می / نصفی جِنگل تی تی تا راحت وَبی خری پیر وَشکَه طونافی یایی شیر / شیر وَرَسا و خَجل إز خری پیر وِیایی جِنگل إیشی تویی صحرا / خِر واجُش کَه شوات إی بی سِر و پا تو وِ می قولُت هَدا جِنگل را / یُور و بِد قولی نَکِرْ بِندی خودا شیر شوات کُلّی دی جِنگل مالی تو / می أبی نَموا إیگرتی خواری تو دِم دِم واجی وِمی إی سلطون / می بویی گو وَمْ کَه إز پاتْ رِسمون شیر إیگِر شووا گو آزاد وَ مونه / ناشَه بوی مدیونی تو دِر زومونَه حاکِمی گو کویَه وَشْ بنده خِر آزادُش کیره / شاهی وِشْ نایَه شوو أشو إیمیرَه ترجمه : خوابیده بود یک شیر نر زیر درخت / غافل از اینکه می تواند برگردد بخ بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 98 تاريخ : پنجشنبه 13 بهمن 1401 ساعت: 12:39

*معرفی کتاب قرآن و زنان بالاخره بعد از دوسال رفت و برگشت به ارشاد و چانه زنی های متعدد و متنوع ، کتاب « قرآن و زنان؛ خوانشی زنانه و رهایی بخش» مجوز گرفت و منتشر شد. این کتاب نوشته خانم أسماء المرابط نویسنده و پژوهشگر مراکشی است که دوسال پیش من آن را به فارسی برگردانده بودم. کتاب در 277 صفحه و در سه بخش آماده شده است: بخش اول تحت عنوان « وقتی قرآن از زنان سخن می گوید» آمده و در آن داستان همه زنانی بازخوانی شده است که در قرآن از آنها نام برده و زندگی یا مبارزات شان توصیف شده است. این زنان از بلقیس و زلیخا تا مریم مقدس را در بر می گیرد و نشان می دهد قرآن به همه نوع و تیپ زنان توجه داشته است. بخش دوم تحت عنوان « وقتی قرآن با زنان سخن می گوید» است که در آن نویسنده بر روی آیاتی انگشت می گذارد که خداوند در پاسخ و یا اعتراض مستقیم زنان آنها را نازل کرده و طبعا در جریان آن به برخی از مسائل و مشکلات شان ازجمله ارث، تعدد زوجات، حجاب، خشونت علیه زنان و حضور سیاسی و اجتماعی شان در دوران صدر اسلام اشاره شده است. المرابط با تحلیل این قضایا از برخورد قرآن با زنان در آن دوران به عنوان یک انقلاب موفق در حوزه حقوق زنان یاد می کند. بخش سوم شامل یک مصاحبه طولانی با خانم أسماء المرابط است که در آن او دیدگاه های خودش را در باره قرآن و فهم نادرست مسلمانان از آن مطرح کرده است. این کتاب به « زنان؛ این پرچمداران راستین عشق آزادی و برابری » تقدیم شده است و مترجم و نویسنده در دو مقدمه جداگانه توضیحاتی را در باره اهمیت و جایگاه آن آورده اند. درمقدمه مترجم آمده است« از یک صد سال پیش تاکنون روشنفکران مسلمان می کوشند با بازگشت به جوهر اسلام اندیشه و جوامع خود را احیاء و بازسازی کنند. اما این کوشش ها هن بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 290 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 13:30

یک خبر خوش بالاخره بعد از چند ماه دوندگی کتاب هشوای 2 مجوز انتشار گرفت . البته با حذف یکی از داستان های آن که ارشاد نایین بدان ایراد گرفته بود و ارشاد تهران هم دستور حذف آن را صادر کرد. کتاب هشوای 2 مجموعه ای از داستان و شعر به زبان نایینی است همراه با ترجمه فارسی .غالب این داستان ها نوشته من و هادی عسگری و محمد رضا بلا بادیون است که با لهجه های متفاوت در کنار همدیگر قرار گرفته اند. مجموعه شعرهای آن هم از آقای اکبری و آقای آسایش نایینی است.کتاب در 202صفحه و با قیمت 120 هزار تومان ارائه شده است. امید که این گام کوچک کمکی به حال زبان نایینی و مورد پسند اهالی نایین و حومه باشد. زحمت چاپ کتاب را انتشارات مگستان برعهده داشته و همه کارهایش با جناب آقای مرتضی آل داود بوده است .یکی از ویژگی های مهم این کتاب آن است که نوشته های نایینی در یک صفحه و ترجمه فارسی آن در صفحه مقابل آمده است تا کسانی که علاقمند به یادگیری این زبان باشند بتوانند از آن استفاده کنند و با مقابله کردن متن نایینی با متن فارسی آن را یاد بگیرند. کسانی که مایل به خرید این کتاب هستند با ایمیل نویسنده تماس بگیرند.( [email protected]) قطعا درخواست مخاطبان با تخفیف ویژه خواهد بود. در ضمن همانطور که قبلا تذکر داده بودم من قصد دارم کتاب دیگری تحت عنوان هشوای 3 منتشر کنم و از همه همشهری های خودم در این وبلاگ درخواست کرده بودم که احیانا اگر مطلبی به زبان نایینی می نویسند آن را برای من بفرستند تا در کتاب سوم منتشر کنیم. زیاده عرضی نیست . موفق و پاینده باشید. بيك آباد ...ادامه مطلب
ما را در سایت بيك آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asbeko بازدید : 101 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 13:30